نقد فيلم Cry Macho – آخرين اثر كلينت ايستوود

اخبار و اطلاعات جامع و به روز در حوزه پزشكي را در اين مجله خبري مطالعه كنيد

نقد فيلم Cry Macho – آخرين اثر كلينت ايستوود

۲۱ بازديد

برادران وارنر اخيراً فيلمي 92 ساله به كارگرداني كلينت ايستوود منتشر كرد. گريه ماچو. اين اثر توسط نيك شنك نوشته شده است و دنباله اي بر رماني با همان نام آن است. “ريچارد نش” در سال 1979 ، يك پسر بازنشسته (كلينت ايستوود) توسط رئيس سابق خود فرستاده شد تا پسر نوجوان خود ، رافائل …

منبع :
نقد فيلم Cry Macho – آخرين اثر كلينت ايستوود

نقد فيلم Cry Macho – آخرين اثر كلينت ايستوود https://ijmarket.com/blog/نقد-فيلم-cry-macho-آخرين-اثر-كلينت-ايستوود/ https://ijmarket.com/blog/نقد-فيلم-cry-macho-آخرين-اثر-كلينت-ايستوود/#respond ايجي ماركت Thu, 14 Oct 2021 22:23:12 0000 فيلم و هنر https://ijmarket.com/blog/نقد-فيلم-cry-macho-آخرين-اثر-كلينت-ايستوود/

برادران وارنر اخيراً فيلمي 92 ساله به كارگرداني كلينت ايستوود منتشر كرد. گريه ماچو. اين اثر توسط نيك شنك نوشته شده است و دنباله اي بر رماني با همان نام آن است. “ريچارد نش” در سال 1979 ، يك پسر بازنشسته (كلينت ايستوود) توسط رئيس سابق خود فرستاده شد تا پسر نوجوان خود ، رافائل …

منبع :
نقد فيلم Cry Macho – آخرين اثر كلينت ايستوود

برادران وارنر اخيراً فيلمي 92 ساله به كارگرداني كلينت ايستوود منتشر كرد. گريه ماچو. اين اثر توسط نيك شنك نوشته شده است و دنباله اي بر رماني با همان نام آن است. “ريچارد نش”

در سال 1979 ، يك پسر بازنشسته (كلينت ايستوود) توسط رئيس سابق خود فرستاده شد تا پسر نوجوان خود ، رافائل (ادواردو مينت) را از مكزيك بياورد. اين آغاز سفر او است ، كه منجر به كشف اسرار در مورد يك رابطه عجيب خانوادگي ، دوستي با پسرش ، رافائل و پسري مي شود كه او را مي شناسد.

در پوستر فيلم ، به جاي رافو و مرغش ، ماچو خالي است. قهرمان ماچو ، خروس جنگي كه به فيلم نام و موضوع مي دهد.

Cry Macho يك نئو غربي است

غرب بيشتر يك شكل مردانه است. با گريه ماچو ، پسر بازنشسته تبديل به يك قهرمان غربي مي شود. در معناي مجازي ، “مردانگي” ، كه در رويكرد خود ضعيف است ، به دنبال بيدار شدن خود است و اين منجر به بازگشت پسر پيش بيني شده مي شود.

در اين زمان ، برخلاف طبقه غربي ، هيچ كس نجات نيافت. رافو از جايي بد به مكان ديگر مي رود. كه امروزه يكي از نقاط قوت فيلمي مانند وسترن است. يعني وارد دنيايي مي شود كه انتخاب فقط بين شر و شر است و “خوب زندگي كردن و شاد بودن در تمام عمر” در پايان داستان جايي ندارد.

تصحيح رنگ فيلم به گونه اي انجام مي شود كه – به زور – شبيه وسترن است. با اين حال ، اين نوع وسايل و عملكردهاي بصري مانند حركت خوب گله اسب ها كاملاً پوچ است.

نكته ديگري كه بايد در مورد ژانر مورد توجه قرار گيرد اين است كه در Crying Macho ، برخلاف قهرمانان سبك غربي كه تنها زندگي مي كردند ، مايك بايد مسئوليت فرزندان ديگران را بر عهده مي گرفت! آنها هرگز خانواده اي براي خود ايجاد نكردند ، اما همانطور كه از شخص ديگري مراقبت مي كردند ، اكنون بايد از خانواده هاي ضعيف ديگران حمايت و مراقبت كنند.

ريتم فيلم بي جهت كند است. حتي در كلانتري ها. داستان دير شروع مي شود و كند پيش مي رود. اگرچه موسيقي با سرعت فيلم مطابقت دارد ، اما با داستان مطابقت ندارد. اين طعم مكزيكي عالي ، غرب وحشي و سرگرم كننده ندارد. يعني در ساختن مكان اهميتي ندارد.

ادواردو ضرابخانه در ناله هاي ماچو

بزرگترين تراژدي در فيلم هنري حدود 25 دقيقه است. يعني جايي كه ايالت بدون دوربين نگاه مي كند. وقتي اين رويا را ديدم ، فكر كردم كه اشتباه كردم. چند بار برگشتم تا تاييد كنم. اوه آره! واقعاً اين اتفاق مي افتد. اين بازيگر با دوربين رو در رو شد. نه به دلايلي. اما فقط به خاطر ضعف فيلم!

ارتقاء مرز مكزيك نيز يكي از غيرعادي ترين اشتباهات فيلم است. و پاشنه آشيل گريه ماچو نقل قول است.

فقط گزارش رويدادها

به عنوان مثال ، لتا ، مادر رافو مي گويد پيدا كردنش سخت است ، اما وقتي او اين كار را مي كند ، در يك چشم برهم زدن گرفتار مي شود! فيلمنامه تمايل دارد كه روند صحيح را اطلاع دهد و آن را بشكند. اما تنبلي در وهله اول باعث شكست قسمت دوم شد. البته ، ما فقط هنجار را در مكالمات انساني مي بينيم. مشكل اين است كه ما تا چيزي را روي صفحه نبينيم باور نمي كنيم.

اگر اين پسر شرور است و اگر به خروس خود بسيار وابسته است ، چرا به راحتي گم مي شود؟ چرا او كه مي خواهد راه راه خود را پنهان كند ، لباس هايش را جلوي مايك مي گذارد؟ رافو مي گويد به كسي اعتماد ندارد ، اما با اين كار به مايك و همسر كافه عجيب اعتماد مي كند. با وجود اين ضعف ها ، اگر هزينه خوبي پرداخت شود ، مي توان در نظر گرفت كه رافو اين زن و مرد را والديني مي داند كه آرزو دارند بيشتر از او باشند.

كلينت ايستوود مي توانست يك قهرمان آرام وسترن باشد ، اما در فيلم آنها فقط صحبت كردند. حتي به زبان اشاره! (واقعاً! مايك چگونه زبان اشاره را مي دانست؟) ناتواني مايك در رسيدن به جايي كه تصور مي شود پسر واقعي رافوست است. يا بهتر از همه ، وظايف را تقسيم كنيد. رافويي كه تمام اشكالات شخصيتي خود را دارد ، برنده نهايي فيلم است. خيانت و عصيانگري رافو ناشي از عدم اعتماد به نفس در خانه اش است. شايد اين همان چيزي بود كه او در مورد خانه پدري خود خواب مي ديد.

بازگشت رافو در ابتدا مشكوك است ، بنابراين تعجبي ندارد كه هدف بهبود اقتصادي پدرش بوده است. با تغيير وضعيت طبيعي و عاطفي ، يا با توضيح خوبي در مورد دليل بي رحمي پدر در گذشته ، اين فرصت مي تواند م moreثرتر باشد. س Anotherال ديگر اين است كه چگونه با يك پسر كوچك به نام مادرش مانند يك جواهر رفتار مي شود؟ چرا مادر زره پوش آهنين اينقدر ناراحت كننده است كه تلاش زيادي مي كند تا رافو را بازگرداند؟ چرا افسري كه رافو و مايك را فرستاده اينقدر فعال است؟ در وسط فيلم ، من آرزو مي كردم كه مأموريت لتا داراي هدف شخصي براي پيروي از وجدان باشد ، اما اين كار را نكردم.

داستان را منتشر كنيد

ما به اندازه كافي نگران مانعي نيستيم كه بر سر راه شخصيت ها قرار داده شده است كه مشكل حل خواهد شد! به عنوان مثال ، موضوع سرقت خودرو در عرض چند ثانيه حل شده است. كافه سريع پليس را مشت مي زند. تعليق جزئي. همه ، حتي خشونت بي معني مايك ، به او كمك مي كنند – باز هم بدون دليل. اطلاع از خسارت خودرو هنگام پارك شدن رخ مي دهد. حتي اگر قبلاً رفته اي. يعني در شرايط كمتر خطرناك. چرا؟ به طوري كه شخصيت ها نمي توانند ببينند ، آنها گاز گرفته مي شوند. در حالي كه سينما مكاني براي تماشاي رنج قهرمانان و لذت بردن از موفقيت آنهاست.

قسمت خروس كه نام فيلم در قسمتي از آن گرفته شده چيزي جز عروسك نيست. ما رابطه پسر با او را درك نمي كنيم و او در داستان نقشي ندارد. بدون حضور قهرماني ، به قول مايك ، “شما اغراق مي كنيد”. (واقعاً! دليل دشمني مايك و ماچو چه بود؟ او حيوانات را دوست دارد.)

اين فيلم همچنين ايده مقايسه فرهنگ هاي آمريكايي و لاتين را ارائه مي دهد. به اين ترتيب ، او گاهي به آمريكا و گاهي به مكزيك تسلط مي بخشد و در حفظ تعادل بين اين دو موفق مي شود.

عليرغم تمام مواردي كه گفتيم ، پايان فيلم شگفت انگيز است. به تدريج علاقه به اين پسر بزرگتر و قرعه كشي جوانان افزايش يافته است. علاقه روزافزون به درك مايك از تنهايي رافو. ما همچنين در مورد پسر از دست رفته مايك مطلع مي شويم ، كه عشق خود را به پسر به رافائل ابراز كرد.

مردانگي و مبارزه تدريجي رافو نتايج اين رابطه است. رافو اعتراف مي كند كه همه چيز هميشه مطابق ميل او پيش نمي رود و مردم هميشه جنگ را انتخاب نمي كنند. گاهي اوقات پذيرفتن آينده كافي است. (اين تصميم را با وسترن كلاسيك مقايسه كنيد!)

منبع :
نقد فيلم Cry Macho – آخرين اثر كلينت ايستوود

https://ijmarket.com/blog/نقد-فيلم-cry-macho-آخرين-اثر-كلينت-ايستوود/feed/ 0

منبع :https://ijmarket.com
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.